سرودنامه کلیسای ایران - Flipbook - Page 306
و چون وقت رسيد [عيسي خداوند] با دوازده رسول بنشست .و
به ايشان گفت" :اشتياق بينهايت داشتم كه پيش از زحمت ديدنم ،اين
فِصَح را با شما بخورم .زيرا به شما ميگويم از اين ديگر نميخورم تا
وقتي كه در ملكوت خدا تمام شود ".پس پيالهاي گرفته ،شكر نمود و
گفت" :اين را بگيريد و در ميان خود تقسيم كنيد .زيرا به شما ميگويم
كه تا ملكوت خدا نيايد ،از ميوة مَو ديگر نخواهم نوشيد".
و نان را گرفته ،شكر نمود و پاره كرده ،به ايشان داد و گفت:
"اين است جسد من كه براي شما داده ميشود ،اين را به ياد من بهجا
آريد".
و همچنين بعد از شام پياله را گرفت و گفت" :اين پياله عهد
جديد است در خون من كه براي شما ريخته ميشود".
(انجيل لوقا )33 – 11 :33
***
و چون غذا ميخوردند ،عيسي نان را گرفته ،بركت داد و پاره
كرده ،بديشان داد و گفت" :بگيريد و بخوريد كه اين جسد من است".
و پيالهاي گرفته ،شكر نمود و به ايشان داد و همه از آن
آشاميدند و بديشان گفت" :اين است خون من از عهدجديد كه در راه
بسياري ريخته ميشود .هر آينه به شما ميگويم بعد از اين ،از عصير
انگور نخورم تا آن روزي كه در ملكوت خدا آن را تازه بنوشم".
و بعد از خواندن تسبيح ،به سوي كوه زيتون بيرون رفتند.
(انجيل مرقس )32- 33 :11